هیچهایک و دلایلش

هیچهایک چرا آخه؟

هیچهایک علاوه بر همه اون دلایلی که برای سفر کردن های رایج هست، یکسری ویژگی ها و مزیت های خاص خودش داره که براتون میگم

آشکارترین دلیل رایگان بودنشه

شما میتونید هزاران کیلومتر رو جابجا بشید بدون اینکه حتی یه قِرون هزینه رفت و آمد بکنید، البته هیچهایک این نیست که شما بدون یه قِرون سفر کنیا، منظور بتونی از روابط عمومی خودت استفاده کنی و با حداقل هزینه سفر کنی، مثلا اگه بلیط یه جایی 50 تومنه و شما با 5 تومن اونجا رفتی اونم بخاطر روابط عمومیت این یه جور هیچهایکه، ولی در کل چون هزینه حمل و نقل از مهمترین هزینه های سفر هستش، شما با هیچهایک هزینه های سفرتون رو کلی کاهش میدید که میتونید حتی بیشتر هم سفر بکنید. البته این دلیل آشکاری هست اما دلیل کافی و اصلی نیست حالا دلایل دیگه رو بخونید تا بدونید چی به چیه.

صرفه جویی در زمان و استرس

نسبت به یسری از انواع سفر مثل دوچرخه و این جور چیزا زمان کمتری صرف میشه و استرس کمتری هم میکشی، استرس از این باب که اگه پاشی با ماشین خودت بری سفر همش گوشه ذهنت میگی؛ پنجر نشه، داغ نکنه، تسمه تایم پاره نکنه، واشر سر سیلندر نسوزونه و صدتا اتفاق غیر مترقبه دیگه. اینجوری میشینی تو ماشین یا هر وسیله نقلیه دیگه و فقط از سفرت لذت میبری البته این دلیلی نیست بر اینکه اگه خدایی نکرده اتفاقی افتاد برا مرکب، تو دستتو میزنی به کمرتو میگی به درک، ماشین من که نیس، خودش میدونه و این حرفا (اتفاقا دوستایی داشتیم که لاستیکم تعویض کردنو دوستایی که از آب کولشونو ریختن تو رادیات داغ کرده طرف.)

 

دیدن محلی ها

عرضم به حضورتون که وقتی شما دارین اینجوری سفر میکنید و از نقطه A میرید به نقطه B اونایی که سوار ماشینشون میشید غالبا یا اهل A اند یا B، که خب کلی اطلاعات دارند راجع به اون نقاط از زبانشون، گویششون، غذاهاشون، جاهای دیدنی، افسانه هایی که راجع به اون مناطق میگن و کلا کلی چیز که فقط از زبون یه محلی میشنوید.(که اگه خودت تو نت میگشتی آخرم چیز درست درمونی گیرت نمیومد)

 

برخورد با آدمایی که به یه ویژگی خاص مجهزند

ببین وقتی شما منتظری کنار جاده یک لنگ درهوا که ماشین برات نگه داره، و در هر دقه کلی ماشین رد میشه، خب خیلیا نگه نمیدارن اما یسری فقط هستن که نگه میدارن، این آدما یه ویژگی خاص دارن یا کنجکاون، آدمای قابل اعتمادن چون بهت اعتماد کردن، کلی حرف دارن برا گفتن، ماجراهای خاص دارن تو زندگیشون، زبون گفتنو، گوش شنفتن دارن، به قول معروف اونا به تعداد روزای عمرشون تو جایی رشد کردنو تجربه هایی دارن، که شما نداری، اما با این صحبتا همه رو هیچهایک میکنید و قلفتی گیرتون میاد. وگرنه میتونی با یه اتوبوس یا آژانس با یه مبلغ نه چندان زیاد پاشی بری اون مقصد و هیچ صحبتی با کسی نکنی، چون راننده انقدر مسافر سوار کرده که حال و حوصله صحبت نداره(البته خیلیاشونم هستن که خدای صحبتن)

 

کلا یه دید دیگه ای پیدا میکنید

اصن وقتی میرید سفرو همه رو میبینید که دارن میدون و دقیقا نمدونن برا چی، در حالی که شما به خیال راحت، دِل اِی دِل کُنان برا خودتون قدم میزنیدُ دنیا بکامتونه، هی تو ذهن خودتون میگید این زندگیه واقعیه و خودتونو برا سفر بعد اماده میکنید.

 

اونایی که عاشق ماجراجویی اند اینکاره بشن

از هر طرف قضیه که نیگا میکنی همش ماجراجوییه، شما بلند شدی کولتو بستی بغل جاده واستادی و اصلا نمدونی خیلی وقتا که کجا قراره بری، اگه کسی ازت بپرسه میگی دارم میرم جنوب اما دقیق نمدونی، این میشه که یهو از یه جای دیگه سر درمیاری که به ذهنتم خطور نمیکرده، و بنا به اون اصلی که با محلیا معاشرت داری، یهو میبینی داری تو یه دریاچه دنج شنا میکنی یا از یه ارتفاع تو زل آفتاب میپری تو آب.

البته تاثیرات زیاد دیگه ای هم هست مثل افزایش اعتماد به نفس، کسب روابط عمومی بالا، محبوب جمع شدن، همیشه خاطره و حرفی برا صحبت داشتن، جغرافیای خوب پیدا کردن، مستقل تر شدن، یه چی پی اس بالقوه شدن،توانایی مدیریت شرایط، خندون و خوشحال بودن، برنامه داشتن و کلی چیزای دیگه.

اینم نظر تعدادی از دوستان گُلَم:

احسان میگه:

هیچهایک برای من یعنی؛صَرف کردن فعل خواستن،یعنی یکی شدن با آدما از تمام اقشار جامعه یعنی مردم شناسی یعنی جامعه شناسی یعنی باز شدن دریچه ی مهربانی آدما به روی هم یعنی آشنا شدن با تفکر و بینش های کاملا متفاوت یعنی بهره مندی از تجربیات آدم هایی که شاید به جز هیچهایک هیچوقت باهاشون هم صحبت نشی و نتونی هستی شون رو درک کنی یعنی ماجراجویی یعنی اراده داشتن یعنی گیر نبودنو روان بودن یعنی رهایی یعنی سپردن و سعی برای قضاوت نکردن یعنی بفهمیم هنوزم آدم های مهربونی هستند که بدون هیچ چشم داشتی خوبی میکنن و مهمتر از همه اینکه تو مسیر آدم هارو آینه ی خودمون قرار بدیمو خودمونو ناکاملی هامونو بیشتر بشناسیم…

 

روزبه میگه:

واسه من یعنی یکی شدن با آدمهای جامعه خودم،ریختن منیت ها و ساده زندگی کردن و هنوز ادمهای هستن که بی منت کار انجام میدن واسه ادمها،هیچهایکر چتر باز نیست یه ادم خود ساخته ای هست که زندگی رو اسون گرفته و دنبال ماجراجویی هست،هیچهایک ارث پدری کسی نیست ،هیچهایک و فرهنگ سازی کنیم و به مردم یاد بدیم میشه با صفا سفر کرد،نه واسه هر چی بگیم هیچهایک یا به دروووغ بگیم پول نداریم،هیچهایک داره همه گیر میشه لطفا فرهنگ سازی کنیم که به چشم بد ما ها رو نبینن،اخه بعضی ها به هر قیمتی و دست به هر کاری میزنن تا هیچهایک کنن،دوستان ماشین و هواپیما و سفینه هم هیچهایک کنید تهش مدال نمیدن واسه دلتون سفر کنید با چشماتون لذت ببرین نه واسه رکورد

سعیده میگه:

بنظر من تو هیچهایک با ادمهای متفاوتی آشنا میشی , من بیشتر دوست دارم ببینم و لذت ببرم , و اینکه آدمهای خوب و بدی رو میبینی که همه اینا میتونه نسبی باشه… وقتی انتظاری نداری آدمهای جالبی میبینی… و خیلی با سو استفاده مخالفم متاسفانه اینو زیاد دارم میبینم ب قول روزبه مسابقه نیست ب کسی هم مدال نمیدن… قبل اینکه دنبال آدمهای خوب باشیم و انتظار بکشیم ببینیم چقد خودمون خوبیم ؟!!! چرا همش انتظار داریم کسی بهمون خدمت کنه درحالیکه خودمون یک لیوان آب دست بغل دستیمون نمیدیم؟! هیچهایک برای من یه شناخت عمیق هست و اینکه چقد آدمهایی هستن ک کم حرف میزنن و بیشتر عمل میکنن… دیدن آدمهایی که زبون درازی ندارن ولی قلب بزرگی دارن و هنر زندگیشون محبت کردنه… زبونی که لازم نیست حرف بزنی… فقط حسش میکنی… عمیق نگاه کنیم… همیشه ظاهرهای یکسانی وجود دارند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *