سال ۱۳۸۱
پدربزرگمون “حاج غلامحسین” که همیشه دستش به خیر بود در روستا و ویژگی بارزش درخت کاشتن فراوون بود، به رحمت خدا رفت. فامیل تصمیم گرفتند تا به عنوان یادبودش یه درمانگاه تو روستا بسازند.
سال ۱۳۸۳
خوشبختانه پس از حدود دو سال یک ساختمون دو طبقه احداث شد، به هوای اینکه دکتر بیاد که یک مدت اومد و دیگه نیومد
سال ۱۳۹۴
این فضا ماند و ماند تا اینکه تئوری پنجره شکسته (همون که میگه؛ اگه یه شیشه بشکنه و ترمیم نشه، در نهایت اونجا به یک مخروبه تبدیل میشه) داشت روش اجرا میشد که گفتیم تا بیشتر از این خراب نشده، به دادش برسیم. بهرحال یه اتاقشو کتابخونه کردیم و حدود ۸ هزار عنوان کتاب از دبیرستان روستا، از هم روستایی ها و از بعضی از انتشاراتی ها درهمه موضوعات جمع آوری کردیم.
سال ۱۳۹۹
دوباره بر آن شدیم تا از نو به کتابخونه ای که چندسالی رسیدگی بهش نشد، رسیدگی کنیم.
قراره چیکارها بکنیم؟
- برای غنی کردن کتابخونه، به کتابهایی که لیستشو همینجا میزاریم، نیاز داریم.
- برای هزینه های حقوق و دستمزد، تهیه کتاب، نگهداری فضای کتابخونه و … به کمک مالی نیاز داریم. (برای این موضوع هم میتونید از لینک پایین استفاده کنید)
- اگر فکر میکنید که توانایی ای دارید، یا ایده ای که بتونه به هرچه بهتر انجام دادن کار کمک کنه، خوشحال میشیم که ایده ها و نظراتتون رو بهمون بگین.
شما همینطور میتونید عضو عادی یا افتخاری کتابخونه بشید، که لینکش رو براتون گذاشتم
نوع عضویت | مدت عضویت | تعداد استفاده همزمان از کتاب | مبلغ عضویت (ریال) |
عادی | یکساله | ۲ کتاب | ۱۵۰٫۰۰۰ |
افتخاری | یکساله | ۵ کتاب | ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ |