میخوام راجع به سکسکه بگم اما قبلش باید بگم داستان از کجا شروع شد که رسید به اینجا .
هفته ای که گذشت رفته بودم کوه، بسمت قله پاشوره از لاسم. به روی زین اسبی مشرف به دشت آزو که رسیدیم هوا برگشت و قمر در عقرب شد، تعدادی از دوستان جلوتر رفته بودند و من و دوتا از دوستان خرامان خرامان و سلانه سلانه میرفتیم،رعد و برق در آسمان ظاهر شد، به دوتا دوستی که همراهم بودند گفتم شما نیاید بالاتر تا من برم و دیگر دوستان رو صحبت کنم که برگردند پایین.
کولمو دادم و گفتم که گوشی ها رو خاموش کنند و روی کوله من بشینند چون رعد و برق فراوانی میزد و من با سرعت و به دو خودمو به گروه پیشتاز رسوندم و خوشبختانه با درایت دوست خوبم یوسف اون ها هم اقدامات صحیح رو انجام داده بودند و در حال برگشت و انصراف از صعود بودند. بهرحال کمی پایین اومدیم و من که خودم لباس زیادی نداشتم، سرما بهم مستولی شد و یهو حالت تهوع دست داد البته چون زیاد دویدم تو اون ارتفاع، یکم آب خوردم، بهتر شدم اما، یهو شروع کردم به سکسکه کردن، با همون فرمون ادامه دادم تا غروب و هر از چندی دست از سرم برمیداشت ولی باز تِلِپی میوفتاد به جونم، الان رفتم تحقیق کردم که از کجا به وجود میاد این خوره جون و چطوری میشه قطعش کرد، شمام حال و حوصله داشتین بخونین، نا دمار از روزگارتون در نیاورده شما دمارشو از روزگارش در بیارین.
(راسی این دَمار تو عربی به معنی تخریب هست و تو فارسی هم دِمار به معنی انقراض و زوال هست خب از این دوتا که نمیشه به نتیجه رسید نمیشه گفت تخریب و هلاکت از روزگارش در آوردم یا زوال از روزگارش در آوردم، پس گره جای دیگست، تو ترکی مثل اینکه به معنی چوب داخل برگ هست که به طور عمومی به رگ هم میگن پس میشه گفت دمار در اوردن یعنی همون رگ در اوردن هم هست و تو دهخدا هم نوشته شکنجه دادن خوندم جایی که مثل اینکه قدیم برای شکنجه دادن گردن طرف رو از پشت سوراخ میکردن و نخاعشو در میاوردن که بهش دمار در اوردن میگفتن(نیاز به تحقیق بیشتر داره) البته الان شده ضرب المثل وگرنه سکسکه که نخاع دربیار نیست)
بریم سروقت اصل کاری، سکسکه
اگه عضله دیافراگمبصورت ناخودآگاه و مکرر منقبض بشه، سکسکه ایجاد میشه
اینایی که میگم بعضی از دلایلشِ
- تند تند بخور بخور کنی
- تغییر در دما (بنظرم من دچار این شدم چرا که خیلی دمای بدنم افت کرد و اصلا رو میبره بودم)
- زیاد و بیش از حد بخوری و بنوشی
- یسری مریضی های که عصبی که دیافراگم رو کنترل میکنه رو تحریک میکنه
- و یسری چیزای دیگه
حالا اینش مهم نیست الان باید ببینیم چطوری میتونیم قطعش کنیم
- یه لیوان آب سرد رو یهو بخوریم
- نفسمون رو نگه داریم و تا 10 آروم بشمریم
- زبونمون رو یهو بکشیم بیرون با دست
- یکی بترسونتتون
- یه دونه لیمو رو گاز بزنید
- اب غرغره کنید
- نمک بودار بو بکنیم
- یک قاشق شکر روی تهِ زبان
- از قسمت اون ور لیوان آب بخوری
- زانوهاتونو تو بغلتون جمع کنید
- هر ده ثانیه یه نصف قاشق چای خوری سرکه بخورین
- نفساتونو آروم بدید داخل یه پاکت کاغذی
اینم از کارهایی که این مواقع میشه کرد اگه سکسکه دست بردارتون نبود