بنظرم آدم باید حواسش به همه چیز و همه کس باشه، تا دلی نشکنه، که اگه شکست، دیگه راه برگشتی نیست
کتاب کوری
کتاب راجع به یه شهره، که آدم ها توش کور میشن، البته نه کوری ای که سیاهی حاصل بشه، بلکه کوری که سفیدی مطلقه
کتابِ “ناتور دشت”
جالبی این کتاب برای من اونجایی شد که این کتاب رو در پارک ملی بمو شروع کردم به خوندن، جایی که آزادی و رها بودن رو کاملا حسش میکردم.
حضور تو به جانی ماند
بتراود باغ را