من یک آریایی ام
زاده این خاکُ وطن
دیوارکوب خانه ام
پراز خاطرات کودکی
نقش گل های قالی
عکس های خاکستری
صدای تیله بازی کودکانه
پرچین دیوارهمسایه
بوی خاک
بوی آب
صدای پای زندگی
صدای شادی کودکانه
درخت سرو کهنسال
لالایی مرغان
قلبم رادرکودکی جا گذاشته ام
درپس کوچه های عاشقی
ای خاطرات کودکی
ای نقشینه های رنگی
قلبم را
کودکیم را
دوباره به من باز گردان
باتوام باتوکه سال ها
از این دیار رفته ای …
من رهام!
چند سالی هست که شروع به گفتن احساس و درکم از پیرامونم به زبان شعرنو، کرده ام.