ویشنو: خدایی با ده پیکره
ویشنو یا خدای نگهبان و محافظ، سومین خدا از خدایان سه گانه بزرگ هندوهاست. البته بعضی از اسطوره های کهن میگن که اون خودش هم در آفرینش نقش داشته و برهما از ناف ایشون به وجود اومده و حتی میگن سه گام او جهان آدمیان رو از جهان خدایان جدا کرد.
ماتسیا: اولین پیکره ویشنو
ویشنو به شکل ماهی درآمد تا مانو(نخستین انسان) را از توفان بزرگ آگاه گرداند و بدین ترتیب مانو توانست کشتی بسازد و زنده باقی بماند.
یه چیزی شبیه به داستان نوح خودمون
کورما: دومین پیکره ویشنو
وقتی یه بار دیگه خدایان دریاهارو شوراندند تا اکسیر زندگی را بدست بیاورند، ویشنو تبدیل به لاکپشت شد و کوه ماندرا را بر پشت گرفت.
کوه ماندارا: تنها ستون افراشته در اقیانوس
در ویرانی دوران نخستین، بسیاری از اشـیاء ارزشـمند گـم شـدند. یکـی از مهمتـرین آنهـا (اکسیر جاودانگی) که نبود آن هستی جهان را تهدید میکرد و نیروی خدایان و اهریمنان راکاسـتی مـیداد. در حکایتی خـدایان بـرای یافتن آن، انواع گیاهان دارویی را در اقیـانوس شـیر میریزنـد. سـپس بـا اسـتفاده ازکـوه ماندارا به عنوان همزن و شاه بزرگ مارها، واسوکی، به عنوان طناب کره گیـری، و همراهـی ویشنو اقیانوس را به هم میزنند. ایزدان و اهریمنان (اسوراها) واسوکی را چون ریسمان بـر دورکوه بلند ماندرا،که تنها سـتون افراشـته در دل اقیـانوس بـود، بسـتند. یـک سـرآن را خدایان گرفتند و سردیگر را اهریمنان و هردو متناوبا میکشــیدند تــا عصــاره و شــهد اقیانوس را،که شـربت جـاودانگی از آن ســاخته میشــود، به دســت آوردنــد و زمــین را از قعــرتــاریکی اقیانوس بـه سـطح ادراک ملموس درآوردند.
واراها: سومین پیکره ویشنو
یک بار دیگه هم که زمین داشت توی آب غرق میشد به یک گراز تبدیل شد و زمین را بالا آورد
ناراسیمها: چهارمین پیکره ویشنو
ویشنو در قالب شیر – آدم
وامانا: پنجمین پیکره ویشنو
این بار ویشنو در قالب یک کوتوله(آدمچه) ظاهر میشود.
پاراشوراما: ششمین پیکره
در قالب برهمایی فرهیخته
رام: هفتمین پیکره
بزرگترین قهرمان اساطیر هندی، جنگجویی که پادشاه بدی، لانکا را نابود کرد. غالبا با کمان نشونش میدن.
کریشنا: هشمین پیکره
به زمین آمد تا دیوها را شکست دهد و خود، انچنان که شایسته اش است پرستیده شود. و به خاطر عشق خود، رادای وفادار نیز معروف است. بیشتر با نی به تصویر میکشندش.
بودا: نهمین پیکره
کالکی: دهمین و آخرین پیکره
آخرین پیکره هنوز آشکار نشده. او در حالی که سوار بر اسب سفیدی است پدیدار خواهد شد و بدی ها رو دور خواهد کرد. و از آن پس دوران طلایی آغاز خواهد شد.
(امام زمان طوری)
برگرفته از کتاب نگاهی نو به اسطوره شناسی از نیل فیلیپ از انتشارات سبزان